خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار

ساخت وبلاگ

ديشب خواب ديدم همراه با ظاهرا خانواده در استخري شنا ميكرديم. زمان شب هنگام بود و ميخواستند آنجا را ببندند و ما كه داخل استخر بوديم طول استخر را گذرانديم و از چندساختمان گذشتيم تا از قسمتي كه مثلا براي خروج بود خارج شويم من منتظر بقيه بودم ماشين ديگري كه نورش در چشمان من خورد از جلوي من به سمتي ديگر پيچيد راننده اش فردي بود سيبيلو. ضمنا هيچكدام از همراهانم را نميديدم فقط آنها را حس ميكردم.

+ نوشته شده در  دوشنبه یکم آذر ۱۳۹۵ساعت 14:7  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 151 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

پزيشب خواب ديدم درمسجدي هستم وشهيدمطهري درحال سخنراني است(متاسفانه ازصحبتهاچيزي يادم نمانده است)شايدبعدازصحبت ايشان يادرخلال صحبتهابودكه عده اي رادورخودجمع كرده بودم وميگفتم الان چه سالي است؟يكي گفت سال82خلاصه هركسي چيزي ميگفت.من گفتم نميشوديا57است ويا58(ودردلم ميگفتم چون ايشان درسال58شهيدشده است پس چطورالان سال82 است؟!)

+ نوشته شده در  سه شنبه نهم آذر ۱۳۹۵ساعت 9:39  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

چندين بار خواب ديده بودم وارد توالتي عمومي ميشوم كه تقريبا خراب است... چندشب پيش خواب ديدم داخل فضايي تقريبا مشابه ميشوم كه البته يك حمام عمومي است ولي بعضي از آنها نيمه ساز است. خوب ازاينكه خواب دستشويي ميديدم كمي نگران ميشدم چون احتمالا دستشويي حكايت از دنيا و ماديات دارد. ولي ايندفعه كه حمام بود خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 149 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

ديشب خواب ديدم من و يكي از دوستانم (آقاي ر) در حال آماده شدن براي اعزام به كشوري مثل لبنان هستيم . كارهاي ما را مهران مديري انجام ميداد . فردي ارتباطاتي داشت تو گويي جاسوس اسرائيل است!

+ نوشته شده در  چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 12:59  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 160 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

خواب ديشب: صحنه ي جنگ شهري. مادو نفر بوديم داشتيم استراحت ميكرديم جزو گروه ميرزا بوديم كه جيم زده بوديم. يه دفعه ميرزا و گروه حدودا 10 نفريش رسيدند كه از دست گروهي ديگر فرار ميكردند. ميرزا به من گفت پس كجائيد؟ و من اسلحه بدست به او پيوستم درحاليكه اسلحه برنو در دست داشتم.

+ نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 12:6  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

خواب ديدم سوره حمد ميخوانم ظاهرا در حال نماز بودم ، ناگهان متوجه شدم دارم به هوا ميروم همانند آنچه در فيلمها ميبينيم كه روح از بدن خارج ميشود.

+ نوشته شده در  شنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 16:22  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

ديشب خواب عجيبي ديدم كه تاحالا مثلش را نديده بودم.درمكاني بودم پرازگوساله هاي جورواجور.گويي دردلم گذشت كه اينها بچه هاي كدام گاوي هستند. ديوار به ديوار درفضايي بزرگ گاوي بزگ ديدم حدودا به ارتفاع 4متر بسيار بزرگ تقريبادوبرابريك گاو بزرگ بود.

+ نوشته شده در  پنجشنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 19:15  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 172 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34

چندشب پيش خواب ديدم بر فراز تپه اي هستم درون كانكس يا چيزي شبيه آن. شب بود و من ظاهرا پست و مقامي داشتم. ظاهرا مانوري در كار بود. بيرون آمدم در حاليكه خواب آلود بودم و كمي سردم بود و ظاهرا لباس راحتي خانه به تن داشتم. به دور و بر نگاهي كردم. چند گروه سعي داشتند با نور تصاويري را در فضا منعكس كنند. از نور آنها تپه ها نوراني شده بود. برگشتم داخل كانكس.

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۶ساعت 16:29  توسط محمد  | 
خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 143 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 16:34